tml> کاربر گرامی ســلام : برای شادی روح برادران جوانم(نعمت و مسعود رحیـــم زاده)وخواهر جوان سفر کرده ام سمیه رحیم زاده صلواتی عنایت بفرماtext describing the image کوه غم

امروز بازهم دلم به اندازه تمام غروبها تنگ شده کوه غم بر وجودم مستولی گشته بغض گلویم را بی مهابا می فشارد هرچند که بعد از رفتنت از تو غافل نبودم اما امروز قلبم از هجرت بدجوری دلتنگ شده .زمانی که به یکی از همکاران خبر فوت یکی از بستگانش را دادند واو تاب وتحمل خویش را از دست داد وشروع کرد به های های گریه کردن،همکار ی دیگر برای تسکین دلش ؛مرا و کوچ نابهنگام تورا مثال زد ومتذکر شد.از جوانیت گفت واز لبخندهای همیشگیت؛ برادرم می گفت دو روز پیش به محل رفتنت ؛ رفته وخدا می داند که با یاد تو وبرای نبودنت در آن مکان شوم اشک ریخته،چیزی که مرا بیش از بیش بی قرار نمود گفتن این جمله بود که چه شد تنها در کمتر از نصف روز بستری به یک باره ونابهنگام از میان ما رفت؛ درحالی که قبل از این کوچکترین ناراحتی نداشت.

برادرم رفتنت نه برای من که برای تمامی خویشان وآشنایان باور کردنی نیست.

نمی توانم دنیای بی تو را تصور کنم ؛گاهی غرق در افکار واوهام خویش می شوم . دنیای خیالم عجب دنیایی است با تو وهمراه تو ولی افسوس که این دنیا لحظاتی بیش نیست چون بخود می آیم غم نبودنت تمام وجودم را فرا می گیرد .دنیا برایم تنگتر از همیشه می شود بعد از تو چشمانم خیس ودستانم سرد و وجودم بی رمق است بی تو زندگیم بی معنا وتمامی روزهایم سیاه است بی تو بعد از شب تارم سپیدی روز نمی آید ونخواهد آمد.

 


موضوعات مرتبط: دل نوشتـــــه های من
برچسب‌ها: کوه غم

تاريخ : یک شنبه 1 دی 1392 | 21:15 | نویسنده : نبی رحیم زاده |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 25 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.